سال ۲۰۳۹ – برداشت اول
در ۲۰ سال گذشته، جنگ و درگیری در جهان افزایش چشمگیری داشته است. کشورهای جهان تلاش میکنند موقعیت تثبیت شده دلار آمریکا و یوان چین را از بین ببرند. بعضی اوقات این آشفتگیهای اقتصادی منجر به درگیریهای خشونتآمیز میشود. کشورهای ثروتمند از انحطاط سیاسی و رکود اقتصادی رنج میبرند و کشورهای فقیر بهخاطر بحرانهای اقتصادی پشت سر هم و تمرکز قدرت و ثروت در دستان حکومت مرکزی و شرکتهای بزرگ، روی مرز ورشکستگی مطلق هستند. شرکتهای فنآوری عظیم مثل Alibaba و Tencent و Facebook و Google و Amazon کنترل بازار جهانی را در دست دارند و بعد از تحمل چندین دوره فشارهای حکومتی، طرح دعوی در دادگاه بهخاطر قوانین ضد انحصار و توافقهای پیاپی، بالاخره پذیرفتهاند که برای حفظ بازار، اطلاعات کاربرانشان را با حکومتها به اشتراک بگذارند. شرکتها اطلاعات جامع کاربرانشان را در سرتاسر جهان با دولتها به اشتراک میگذارند. اینکه مردم چه چیزی خریدهاند، به چه چیزی گوش میدهند، چه مینویسند و کجا هستند. شرکتها پیرو حکومتها شده اند و حریم خصوصی وجود ندارد.
این رویه باعث میشود حکومتها کنترل بیسابقهای بر شهروندانشان داشته باشند. فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی هر روز بیشتر میشود چون اثر «کانتیلان» هرچه بیشتر اثر میکند و کسانی که با حکومت ارتباط نزدیک دارند میتوانند به ثروتهای نامتناسبی نسبت به دیگر گروههای جامعه دست پیدا کنند. نظارت مستمر دیجیتال در حالی به یک هنجار تبدیل شده است که دیگر امکان نقد حکومتهای خودکامه وجود ندارد. کنترل پول توسط حکومتها و شرکتهای بزرگ به آنها قدرت میدهد تا جلوی ابراز عقیده مخالفان را بگیرند و آنها را سانسور کنند چون دیگر نمیتوانند پولی بابت کارشان دریافت کنند یا کسی نمیتواند از آنها پشتیبانی مالی کند.تنوع عقاید جرم به شمار میرود. دولتهای پلیسی در سرتاسر دنیا از اینترنت اشیاء، دادههای ایمپلنتهای پزشکی، ردگیری تلفنهای همراه، سابقههای تراکنشهای بانکی و سابقه جستجوهای اینترنتی برای پیدا کردن و مجازات کردن مخالفان استفاده میکنند. مخالفت با حکومت ناممکن است چون پول نقد منسوخ شده و همه خریدها از جمله خرید بلیت مترو و روزنامه و ماسکهایی که باعث پنهان شدن هویت افراد میشود، بهصورت دیجیتالی انجام میشود و زیر نظر دولتها است. حکومتها و شرکتهای بزرگ چندملیتی از همیشه قدرتمندترند.
سال ۲۰۳۹ – برداشت دوم
اقتصاد پویای جهانی درحال رشد و شکوفایی است. افراد زیادی در دنیا پولهایشان را پسانداز میکنند، ثروت میاندوزند، قدرت خرید مسکن دارند، و میتوانند کسب و کار جدید راه بیندازند. کارآفرینان از کشورهایی که قبلا به آنها کشورهای جهان سوم میگفتند، پیشروان نوآوری در اقتصاد جهانی هستند. تغییر تابعیت از همیشه آسانتر است چون همگان قادرند به راحتی محل کار و زندگی و به تبع آن جایی که مالیات میدهند را انتخاب کنند. بنابراین دولتها برای کسب رضایت شهروندانشان با هم در رقابتاند. مالیات بر درآمد کاهش خواهد یافت ولی در عین حال کیفیت زیرساختها، خدمات و مدرسهها بهخاطر این رقابت جهانی افزایش پیدا خواهد کرد. بنگاههای اقتصادی کوچک، کالاها و خدمات بیشماری فراهم میکنند و باعث نوآوریهایی میشوند که کسی فکرش را هم نمیکرد. بسیاری از شرکتهای چندملیتی که بر بازار سلطه داشتند، حالا با تعداد زیادی از فعالان اقتصادی کوچکتری که در گوشه گوشه دنیا فعالیت میکنند، جایگزین شدهاند. هرکس میتواند هرچیزی را که میخواهد بخرد و پول آن را بدون نیاز به کسب اجازه از احدی و بهصورت ناشناس پرداخت کند. بیشتر حکومتهای استبدادی، ضعیف یا سرنگون شدهاند چون دیگر شهروندانشان یاد گرفتهاند که چگونه قوانین مالی سختگیرانه را دور بزنند و ثروتشان را بجای اینکه به جیب برگزیدگان جامعه بریزند، برای خودشان حفظ کنند. دولتها بهجای کنترل کردن شهروندان مجبورند با هم رقابت کنند و افراد از همیشه آزادترند.
دنیایی که بیشتر بر پایه بیتکوین باشد به چه صورت خواهد بود؟
پیشبینی آینده کار بسیار پر ریسکی است. برداشتهای بالا دو چشمانداز مختلف از مسیر رایج دنیای امروز ما هستند. هیچکدام از آنها به احتمال زیاد به وقوع نخواهند پیوست اما تکتک افراد در کنترل مسیری که جامعهشان انتخاب میکند، مسئول هستند. سیستم مالی درمیانه یک دوراهی قرار گرفته است. بیتکوین قابلیت جدا کردن پول و حکومت از یکدیگر را دارد. سؤال مهم این است: استفاده جهانی از بیتکوین چه اثری بر جامعه میگذارد؟
تجارت بدون مرز ظهور خواهد کرد
از قرن بیستم به بعد، اقتصاد دنیا اغلب تحت کنترل دولتهای ملی بوده است. گذار به پول دیجیتالی (پول فیات که بهصورت الکترونیکی در اختیار شهروندان قرار میگیرد. برای مثال موجودی حساب شما در نرمافزار موبایل بانک. - م) این اجازه را به دولتها داد تا برای انجام طرحهایشان پول چاپ کنند و اقتصاد را به نحو جدیدی کنترل کنند. با پیشرفت عصر دیجیتال، اقتصاد کشورها دیگر نمیتوانست به مرزها محدود شود. اوایل قرن ۲۱ میلادی این مساله خیلی واضح بود چون مشتریان محصولاتی را میخریدند که در آنسوی دنیا تولید شده بود. شرکتها از کشورهای فیلیپین و نیجریه نیروی دورکار (فریلنسر) برنامهنویس یا دستیار یا حتی رادیولوژیست استخدام میکردند. شرکای تجاری ممکن بود هزاران کیلومتر از یکدیگر فاصله داشته باشند ولی ارتباطات بین آنها دیجیتال، فوری و بدون وقفه بود. با این وجود انتقال پول بینالمللی همچنان کُند و گران انجام میشد. پرداخت برای خریدن کالاهای آنلاین همچنان به کانالهای سنتی وابسته بود و تسویه بین نهادهای مالی دنیا که از دلار آمریکا استفاده میکنند همچنان روزها به طول میانجامید. سیستم مالی با دنیایی که هر روز بیشتر و بیشتر به هم ارتباط پیدا میکرد، سازگار نبوده و نیست.
ظهور بیتکوین جرقهای است که قادر است موج بعدی تحول نظام مالی دنیا را بهوجود آورد. کالاهایی که ذاتا دیجیتال هستند مثل بازیهای ویدیویی و محتوای رسانههای اجتماعی(مثل محتوایی که در شبکههای اجتماعی از قبیل اینستاگرام و تلگرام تولید میشود. - م)، سهم بیشتری از اقتصاد جهانی را به خود اختصاص خواهند داد. بیتکوین بیشتر بهعنوان روش پرداخت در تراکنشهای بینالمللی مورد استفاده قرار خواهد گرفت چون روش سنتی همچنان کند و پر هزینه است. امکان جابهجایی مقادیر خرد در بیتکوین، تسویه سریع، و افزایش کاربران آن در نهایت فروشندگان را مجاب میکند تا کالا و خدماتشان را بر اساس بیتکوین قیمتگذاری کنند. در حال حاضر جوامعی که به این صورت خرید و فروش میکنند کوچک هستند -مثل آنهایی که اوایل دهه ۹۰ میلادی در اتاقهای چَت AOL با هم گفتگو میکردند- اما هرچه پرشمارتر شوند، بیشتر میتوانند کنترل اقتصاد را از دست حکومتها بگیرند. هرچه ثروت بیشتری از مردم سرتاسر دنیا تبدیل به این پول بینالمللی شود که مردم مالک واقعی آن هستند، جابجایی پول راحتتر و از بند سیستمهای اقتصادی ملی رها میشود.
دولتها با هزینه واقعی جنگ روبرو میشوند
وقتی همه از بیتکوین استفاده کنند، اختیار دولتها برای تامین هزینههای جنگ صرفا با چاپ پول خیلی محدودتر خواهد شد و تامین مالی جنگها دیگر به آسانی یکصد سال گذشته نخواهد بود. اگر جنگی هم رخ بدهد، کوتاهتر و محدودتر خواهد بود. درگیریهای طولانی مثل مداخله نظامی روسیه در سوریه و اوکراین یا اشغال عراق و افغانستان توسط ایالات متحده ممکن است دیگر اصلا اتفاق نیفتد چون تامین هزینه آنها بسیار دشوار خواهد بود. احتمال وقوع جنگ بین کشورها حتی کمتر هم خواهد بود چون دولتها انگیزه بالایی برای حل اختلافاتشان از طریق روشهای کم خرجتر دارند.
اقتدارگرایی برای حکومتها گران تمام میشود
حکومتهای اقتدارگرا به سختی میتوانند در محیطی جهانی که کنترلی بر آن ندارند رقابت کنند. اگر کنترل جابجایی ثروت اشخاص در اختیار خودشان باشد، وقتی افراد مولد آن جامعه ببیند شرایط زندگی در کشور متبوعشان مناسب نیست، به راحتی میتوانند ثروتشان را به کشوری منتقل کنند که شرایط دلخواه آنان را فراهم میکند. برای نگه داشتن این افراد در داخل کشور، دولتها یا باید کنترل مرزها را افزایش دهند یا برای این افراد در سیستم حکمرانی کشور جایگاهی قائل شوند. حکومتهای دیکتاتوری به سادگی از بین نمیروند. آنها دو گزینه خواهند داشت: یا باید با خروج مقادیر زیادی از سرمایههای کشور روبرو شوند یا به مردم آزادی بیشتری دهند. آثار آزادیخواهانه بسیاری از ادبیات و فیلم، به کمک شبکههای اطلاعاتی راهشان را به خانههای مردمی که تحت سلطه حکومتهای ستمگر مثل اریتره و کره شمالی هستند، باز میکنند. استفاده از پولی که مثل دادههای دیجیتالی منتقل میشود و میتوان با امنیت کامل از آن نگهداری کرد باعث گسترش این آثار در جهان خواهد شد.
قیمت داراییها به درستی تعیین خواهد شد
بیتکوین صرفنظر از مقام، نژاد، و موقعیت مکانی، به هر فردی این را امکان میدهد که سرمایهاش را در آن ذخیره کند. در واکنش به تورم، بیشتر مردم امروزه بخشی از ثروتشان را در ملک، سهام و فلزات گرانبها سرمایهگذاری میکنند ولی بازار این داراییها متمرکز، و دسترسی به آنها سختتر از بیتکوین است. وقتی مردم دنیا ثروتشان را در بیتکوین ذخیره کنند، حبابهای این بازارها هم دیگر شایع نخواهد بود. برای مثال، چون واحدهای مسکونی انبوه کمتری توسط خارجیان خریداری خواهد شد، پس موارد حباب قیمت مسکن ناشی از تورم هم در آینده کمتر پیش خواهد آمد. وقتی بیتکوین یک جایگزین ایدهآل برای سرمایهگذاری باشد، دیگر خرید داراییهای با ثبات در یک کشور خارجی برای سرمایهگذاران جذاب نخواهد بود. همه میتوانند یک واحد مسکونی در شهر خودشان بخرند، چون قیمتها رشد غیرعادی نخواهند داشت.
ظهور سرمایهگذاریِ غیرمتمرکز
وقتی کشورها قادر به تسویه معاملاتشان با بیتکوین -بهعنوان یک پول ذخیره جهانی- بهجای پولهای منطقهای دلار آمریکا و یورو و یوان چین باشند، سلطه آمریکا و اروپا و چین از بین خواهد رفت. نیروهای کار آزادند به هر نقطه از جهان نقل مکان کنند و چون شرکتها برای به خدمت گرفتن آنها در رقابت هستند، سهم بیشتری از چیزی که تولید میکنند نصیبشان خواهد شد. بانکهای آمریکا و اروپا و چین نفوذ ظالمانه خود را از دست خواهند داد، چون هر فردی میتواند بانک خودش باشد و این موضوع به افراد اجازه میدهد داراییشان را پسانداز کنند. ثروت در کشورهایی که نیروی کار صادر میکنند انباشته و کسب و کارهای داخلی آنها شکوفا میشود و درنتیجه خدمات و زیرساختهای آنها توسعه خواهد یافت.
قدرت بانکهای بزرگ کمتر میشود
بانکها که امروزه بهخاطر ارتباطات ویژه با حکومتها و کنترلی که بر پول مردم دارند خیلی بزرگ شدهاند، ورشکسته یا خیلی کوچک خواهند شد. مفهوم «شکستناپذیری» بانکها از بین خواهد رفت و بانکها و شرکتهای بزرگ نمیتوانند انتظار داشته باشند تحت هر شرایطی از کمکهای مالی دولتها برخوردار شوند. نظیر آنچه که به بحران مالی سال ۲۰۰۸ معروف است. بانکها و شرکتهای بزرگ وقتی این مزیتها را از دست بدهند مجبور میشوند بهجای چاپلوسی و انتظار صدقه از دولتها، روی خدماترسانی به مشتریانشان تمرکز کنند. شرکتها و بانکهای کوچکتر، قادر خواهند بود بهدلیل ذات بدون مرز بودن بیتکوین به مشتریان جهانی خدمات بدهند و جای بانکهای غولپیکر سنتی را بگیرند.
سقوط برادر بزرگ و سرمایهداری نظارتی
امروزه شرکتهای بزرگ برای سودجویی و دولتها برای نظارت بر شهروندان، از اطلاعات پرداختهای الکترونیکی سوءاستفاده میکنند. تدوین قوانین حریم خصوصی در زمینه حفظ دادههای مهم و خصوصیِ افراد نسبت به سرعت رشد اینترنت به عنوان تنها بازار آزاد جهانی کندتر بوده است. بنابراین اطلاعات خصوصی افراد همواره بدون اطلاع و اجازه صاحبان آنها و به شکلهای گوناگون مورد تجزیه و تحلیل و بهرهبرداری قرار میگیرند. اما اغلب پرداختهای خُرد روزانه افراد با ظهور و بهکارگیری پراختهای مبتنی بر شبکه لایتنینگ بیتکوین، بهصورت ناشناس انجام خواهند شد. وقتی از طریق اینترنت خرید، یا حق اشتراک یک مجله سیاسی را پرداخت میکنیم، یا به یک نهاد مردمی پولی هدیه میدهیم یا هزینه درمان یک بیماری را میپردازیم، هیچکس بهجز خود ما از اطلاعات دقیق آن تراکنشها اطلاع نخواهد یافت. هیچگونه واسطهای برای پردازش پرداختهای ما وجود ندارد که بتواند اطلاعات پرداخت را فاش کند، چون این تراکنشها بهصورت فرد-به-فرد است و فروشنده فقط اطلاعات پرداخت را خواهد دید، نه بیشتر. وقتی هیچگونه اطلاعات شناسایی در میان نباشد، کار ردیابی و پیشبینی رفتارهای خرید مصرفکنندگان، برای سیستمهای نظارت کننده خیلی سخت خواهد بود.
شروع دستیابی به استقلال فردی
بیتکوین پدیدهای است که تاثیر بالقوهاش شبیه به اثر دموکراسی و اینترنت درجهان است. دموکراسی، باعث از بین رفتن اقتدارگرایی و تمرکز در قدرت سیاسی شد و اینترنت کنترل دسترسی به دانش را از دستان شرکتهای بزرگ گرفت. به کمک دموکراسی، شهروندان قدرت حکومت و دیکتاتورها را محدود میکنند و با استفاده از اینترنت، یک شهروند معمولی میتواند به دانش و اطلاعات دسترسی آزاد داشته باشد و میتواند با صدای بلندتری عقاید خود را بیان کند. بیتکوین هم انحصار پول را که در اختیار شرکتها و دولتها است و از آن لذت میبرند، از بین خواهد برد. یکصد سال بعد، افراد به شرایط دنیا در سال ۲۰۱۹ نگاهی میاندازند و میبینند تنها چند نهاد و سازمان با امتیازهای خاص، کنترل اقتصاد را در دست دارند. این موضوع همانقدر برای آنها قدیمی و منسوخ به نظر میآید که حکومتهای پادشاهی و فئودالی برای انسان امروز. این سیر تکاملی برای تبدیل شدن بیتکوین به ارز رایج دنیا، در ۳ مرحله اتفاق خواهد افتاد.
مرحله اول: ذخیره و حفظ ارزش
در قدم اول بیتکوین برای ذخیره و حفظ ارزش داراییها به کار گرفته خواهد شد. این مرحلهای است که مردم دنیا از پساندازهایشان در مقابل تورم ناشی از سیاستهای اقتصادی دولتها محافظت میکنند. این موضوع به کشورهایی مثل ونزوئلا و زیمبابوه که درگیر اَبَرتورم هستند اختصاص ندارد، بلکه حتی برای کشورهایی مثل ایالات متحده و اروپا هم صادق است. چون بیتکوین در بازه زمانی طولانی مدت عملکرد بهتری از پول ملی این کشورها دارد. در انتهای مرحله ذخیره ارزش، صندوقهای بازنشستگی و موسسات مالی برجسته دنیا بیتکوین را به سبد سرمایهگذاری خود اضافه میکنند و بعد از آن است که دولتها اقدام به اضافه کردن بیتکوین به ذخائر خود میکنند. پذیرش عمومی بیتکوین در حالی که مردم به مزایای آن پی میبرند رشدی کُند و طبیعی دارد.
مرحله دوم: وسیله پرداخت
وقتی فروشندگان کالا و خدمات به این نتیجه برسند که از بین همه پولها فقط بیتکوین قابلیت ذخیره و حفظ ارزش داراییشان را دارد، تصمیم میگیرند در ازای فروش کالا و خدمات، از مشتریانشان بیتکوین دریافت کنند. شبیه به فروشندگان بازار سیاه ونزوئلایی که از خریداران اسکناس دلار طلب میکنند و بولیوار که پول ملی است را قبول ندارند. هرچه تعداد فروشندگان، کارآفرینان، کارمندان، و کارگرانی که بیتکوین را به پولهای دیگر ترجیح میدهند بیشتر شود، تقاضا برای بیتکوین بیشتر خواهد شد. همانطور که بعد از توافق «برتون وودز» تقاضا برای دلار سر به فلک کشید. این تحول ابتدا نه در اقتصادهای پیشرفته مثل ایالات متحده، بلکه از کشورهایی شروع خواهد شدکه اقتصادی ورشکسته و تورمهای بسیار بالا و فسادهای رام نشدنی دارند. این کشورها تحت سلطه حکومتهای ظالمی هستند که در آنها ابزارهای سنتی حفظ ارزش مثل دلار آمریکا و طلا کاربردشان را از دست دادهاند، چون به راحتی میتوان آنها را مصادره و توقیف کرد. مردم در این کشورها از بیتکوین استفاده میکنند تا کسی نتواند ثروتشان را غصب کند و اگر مجبور شوند از آنجا فرار میکنند. در این مرحله پیشرفت زیرساختهای پروتکل بیتکوین، ایجاد نرمافزارهایی که به درستی طراحی شده باشند، و فنآوریهایی که تسویه سریع را ممکن سازند، در اولویت اول قرار میگیرند. کاربران بیتکوین خواهند توانست هم در زمان کم و هم بهصورت خصوصی تراکنش مالیشان را انجام دهند و این قابلیتها باعث میشود شرکتهای بزرگ و دولتها مشکلتر بتوانند مردم را تحت نظر قرار دهند.
مرحله سوم: واحد محاسبه قیمت
هرچه تعداد افرادی که بیتکوین دارند و بهجای پول رایج کشورشان بیتکوین قبول میکنند بیشتر شود، کمکم کالا و خدمات نه بر پایه دلار یا پول رایج آن منطقه، بلکه کاملاً بر پایه بیتکوین محاسبه خواهد شد. در این مرحله و در کشورهایی که ارزش پولشان به سرعت درحال کاهش است، فرصتی پیش میآید که میتوان با تبدیل کردن وام به بیتکوین به سود بالایی دست یافت. این شروع فرآیند استفاده همگانی از بیتکوین است که در آن دلار آمریکا و یوان چین موقعیت ممتاز خود را از دست میدهند و بیتکوین تبدیل به تنها پول رایج دنیا برای تسویه حسابهای مالی خواهد شد. این اتفاق باعث ایجاد اَبَر تورم در بیشتر پولهای دنیا میشود، چون بانکها برای جلوگیری از فرصتی که بالاتر گفته شد مجبورند وام گرفتن را برای مردم گران کنند. استفاده روزافزون مردم از بیتکوین بهعنوان ابزاری برای حفظ و ذخیره ارزش، باعث میشود بقیه پولهای دنیا بخش قابل توجهی از ارزششان را از دست بدهند.
هنوز در ابتدای راه هستیم
اغلب فنآوریهایی که در دنیا تغییر ایجاد کردهند، در ابتدای کار مورد اقبال عمومی قرار نگرفتند. الکتریسیته را در نظر بگیرید که گفته میشد خیلی خطرناک است، تلفن که کسی رغبت به خریدنش نشان نمیداد، خودرو که سنگفرش خیابانها برای عبور و مرورش مناسب نبود، هواپیما که ایمنی نداشت، مایکروویو که از قرار معلوم همه مواد مغذی غذا را از بین میبرد، تلفن همراه که ظاهرا منجر به سرطان میشد، یا اینترنت که عاقبتی جز شکست در انتظارش نبود. «پاول کروگمن» ستون نویس مجله نیویورکتایمز در سال ۱۹۹۸ گفته بود: «تا سال ۲۰۰۵ به همه ثابت خواهد شد که تاثیر اینترنت روی اقتصاد بیشتر از دستگاه فکس نخواهد بود» هر فنآوری بنیادی از یخچال گرفته تا کارت اعتباری، باید روندی را برای پذیرفته شدن طی کند. در اوایل کار همیشه افراد زیادی به آن مشکوک هستند ولی در نهایت روند استفاده از آن، شکل نمایی شبیه به حرف انگلیسی S به خود میگیرد و آن فنآوری شیوع پیدا میکند. بیتکوین یک ایده مردمی است که هر فردی فارغ از موقعیت مکانی، جنسیت، زبان، سن، سطح سواد و ثروت میتواند از آن استفاده کند. بیتکوین یک تکنولوژی با روند نمایی است که هنوز در سطوح پایینی از نمودار S شکل خود قرار دارد.
بیتکوین از نظر کاربرد، ظرفیت، آگاهی عمومی، و جذابیت تجاری، با چیزی که باید باشد فاصله بسیاری دارد. تعداد شرکتهایی که محصولی بر پایه بیتکوین میسازند، تعداد دانشآموزانی که بر روی آن تمرکز کردهاند، تعداد آموزگارانی که مطالعه آن را به دانشآموزان تکلیف میکنند، تعداد فروشندگانی که بیتکوین دریافت میکنند، تعداد نهادهای بشردوستانه که به توسعه بیتکوین کمک میکنند، و تعداد رهبرانی که توانایی بیتکوین را برای بدست آوردن حریم خصوصی مالی به خدمت بگیرند کم هستند. در این حوزه نیازمند فعالیت و تفکر انتقادی بیشتری هستیم. کمتر از ۱٪ مردم دنیا بیتکوین دارند. اگر منابع زمانی و مالی کافی برای توسعه کیفپولهای کاربر پسند، صرافیها و منابع آموزشی هزینه شود، بیتکوین توانایی بالقوه برای ایجاد تغییر در زندگی میلیاردها نفر در سرتاسر دنیا را دارد. بیتکوین میتواند به همه کمک کند تا آزادی مالی بیشتری بدست بیاورند اما احتمالا اول به کسانی کمک خواهد کرد که احتیاج بیشتری به آن دارند. مردم نیجریه، ترکیه، فیلیپین، ونزوئلا، ایران، چین، روسیه یا فلسطین به اندازه شهروندان کشورهای پیشرفته غربی از آزادیهای مدنی و حقوق بشر برخوردار نیستند و به سیستم مالی کشورشان اعتماد ندارند. برای آنها بیتکوین راهی است برای فرار از سیستم اقتصادی و سیاسی ناکارآمد.
همکاری نکردن و خارج شدن [از یک سیستم فاسد] راههای جدید اعتراض هستند. برای اعمال تغییر لازم نیست یک نفر با هزاران فرد دیگری که مثل او فکر میکنند هماهنگ کند تا برای اعتراض در یک روز بهخصوص به خیابانها بیاییند. این افراد میتوانند به راحتیِ ارسال ایمیل، دارایی خود را به هرکجا که بخواهند منتقل کنند. اعتراضها میتواند نفر به نفر باشد. مقبولیت و پذیرش بیتکوین در ابتدا قطرهای و بعد مثل جریان رودخانه و در نهایت به مانند سیل خواهد بود.
آینده در دستان شماست
بیتکوین اختراع هوشمندانهای است که راههای جایگزین جدیدی برای مشکلات بیشمار سیستمهای فعلی مالی و اقتصادی فراهم میکند. نابرابریها، شرکتهای چندملیتیِ انحصارطلب، و حکومتهای اقتدارگرا، همه نتیجه کنترل دولتها بر پول است. وقتی مردم دنیا بیتکوین را بشناسند و یاد بگیرند که چگونه میتوانند برای رسیدن به استقلال از آن استفاده کنند، قدرت در سرتاسر دنیا به شکل قابلتوجهی غیرمتمرکز خواهد شد. حکومتهای اقتدارگرا مجبورند برای کرامت، ارزشها و استعدادهای انسانی ارزش قائل شوند. بجای چند شرکت بزرگ چندملیتی، شرکتهای کوچک زیادی بوجود خواهند آمد که برای خدماترسانی به مشتریانشان تلاش میکنند. اگرچه همچنان نتایج تلاشهای افراد نابرابر است، ولی بیتکوین شرایطی را برای انسانها فراهم میکند که بتوانند داراییشان را به راحتی ذخیره کنند.
چه چیزی میتواند از این مفهوم عادلانهتر باشد: برای مشارکت در انقلاب مالی بعدی دنیا، داشتن تنها یک تلفن هوشمند نهچندان گران و دسترسی به اینترنت کفایت میکند. برای سهیم شدن در این آینده به هیچ بانک و مسئول دولتی و مجوزی نیاز نیست. هرکس با پس گرفتن اختیار ثروتش از چنگ نهادها و اشخاصی که بر سر کار هستند، میتواند برای سرنوشت خود آزادانه تصمیم بگیرد. بیتکوین آزادی بشر را از راههایی امکانپذیر میکند که در اوایل قرن ۲۱ میلادی کسی فکرش را هم نمیکرد.